معنی نمایش نامه تامس دکر
حل جدول
تعطیلات کفاش
نمایش نامه
پیس
نمایش نامه لورکا
یرما
نمایش نامه مولیر
تارتف
نمایش نامه ولتر
زادیگ
کاندید
نمایش نامه شکسپیر
اتللو
داستان زمستانى
نمایش نامه سوفوکل
آنتیگون
لغت نامه دهخدا
دکر. [دَ ک ُ] (اِخ) نام آبی است میان آذربایجان و شروان. (غیاث از شرح خاقانی).
دکر. [دِ] (ع اِ) آوازه و ثنا و شرف، و آن لغتی است در «ذِکْر» مر ربیعه را. (از منتهی الارب). رجوع به ذکر شود. || بازیی است مر سیاهان و زنگیان را. (از منتهی الارب).
تامس
تامس. [م َ] (اِخ) از طوایف جنوب هند طبق نوشته ٔ باج پران. رجوع به ماللهند بیرونی ص 151 شود.
تامس. [م ُ] (اِخ) یا تاموس. بزرگترین فرماندهان دریایی و امیرالبحر کورش کوچک در جنگ او با اردشیر، برادر بزرگ وی. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1005، 1025 و 1038 شود.
فرهنگ عمید
نوشتهای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد و هنرپیشگان از روی آن نوشته حرف بزنند و نقش خود را بازی کنند، پیِس،
فرهنگ فارسی هوشیار
نوشته ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد
معادل ابجد
1222